صبح یکشنبه وقتی در بخش اورژانس بیمارستان بستری بودم یه خانم دکتر جوانی بالای سرم اومد تا ویزیتم کنه. از من پرسید: بابا جان چی شده؟ 

قدری از اینکه من رو بابا جان خطاب کرد تعجب کردم. لبخندی زدم و پاسخ گفتم. همسرم هم میخندید. وقتی برای بار دوم ایشون من رو با عنوان بابا جان خطاب کرد با خنده گفتم: خانم دکتر شما من رو خیلی پیر فرض کردین آ !!

خندیدند و گفتند: مگه شما چند سالتونه؟

گفتم: 53

گفتند: خوب پدر من هم الان 53 سالشونه!

من هم دیدم حرف حق جواب نداره ساکت شدم!!



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Brian نگاره ی باران فروشگاه لوازم جانبی موبایل آموزش زبان Elizabeth فالسم شیوا رایانه ممیّز چون ميگذرد غمي نيست...