بنا داشتیم در موقع تحویل سال جدید بر سر مزار برادرزاده ام در گرگان حاضر بشیم اما بارندگی شدید و وقوع سیل در استان گلستان ، رانش زمین در جاده فیروزکوه ، ریزش بهمن در جاده چالوس و ریزش کوه در جاده هراز باعث شد در انجام سفر دچار تردید بشم. از یه طرف میخواستیم هر طوری هست خودم رو به گرگان برسونیم اما از طرف دیگه ممکن بود شرایط ویژه جوی و حوادثی که روی داده بود ، اجازه نده سفرمون بدون حادثه و یا استرس و نگرانی به اتمام برسه. خانواده برادرم هم راضی به این سفر نبودند.


موقع تحویل سال توی منزل خودمون بودیم. حال و حوصله ی هیچ کاری رو نداشتم. اولین عیدی بود که یکی از عزیزترین اعضای خانواده مون رو از دست داده بودیم و ذهن همه درگیر این موضوع بود. وقتی برادرم فیلمی از حضورشون در سر مزار فرزندش رو برامون فرستاد ، آتش به دلمون زد. پشیمون شدم که چرا نرفتیم.


صبح روز دوم فروردین به طرف گرگان حرکت کردیم. فقط توقف کوتاهی در تهران داشتیم تا مادرم با ما همراه بشه. شرایط جوی خوب و ترافیک روان جاده ای باعث شد تصمیم بگیرم از جاده هراز برم. وقتی به پیست اسکی آبعلی رسیدیم ، ترافیک قفل شد. حدود 1 ساعت در ترافیک موندیم. از طریق زیر گذر شهر مشاء دور زدم و برگشتم به طرف جاده فیروزکوه.


جاده تا گرگان خوب و ترافیک روان بود. در منطقه سوادکوه آثار رانش زمین در جای جای جاده بچشم میخورد و عامل اصلی این رویداد مهیب ، همین جاده فیروزکوه است. برای تعریض جاده و جدا کردن مسرهای رفت و برگشت ، کوه رو در بخشهای مختلف و متعدد برش دادند ، کوهی که روی اون جنگل و لایه های زیر جنگل هم خاکی است. بارش شدید بارون تمام اینها رو شست و ریخت توی جاده. دخالت انسان در طبیعت باعث و بانی اصلی این حوادث تلخ است.


روز سوم فروردین خواستم به همره برادرم و فرزندم به منطقه سیل زده ی آق قلا برم تا شاید بتونیم کمکی کنیم. نیمی از مسیر گرگان به آقا قلا رو که طی کردیم متوجه شدیم جاده توسط نیروی انتظامی بسته شده و فقط ماشینها و نیرویهای امدادی میتونند وارد آق قلا بشن. در دو طرف جاده آثار سیلاب وجود داشت. برگشتیم گرگان و رفتیم هلال احمر. نیازهای سیل زدگان رو پرسیدیم. در حد بضاعت اندکمون و بعنوان برگ سبزی تحفه ی درویشی مقداری لوازم بهداشتی ، آب و کنسرو تهیه کردیم و بردیم هلال احمر تحویل دادیم. 


به متصدیان اونجا گفتم خودم و ماشینم در خدمت هستیم تا وسایل رو ببریم آقا قلا. اما پاسخ دادند سیلاب به حدی است که ماشینهای سواری نمیتونند در منطقه تردد کنند. نیازشون به ماشینهای شاسی بلند ، تراکتور و کامیون بود. دم برو بچه های آفرود استان گلستان گرم که با تعداد زیادی ماشین شاسی بلند اومده بودند برای امداد رسانی. در سطح شهر هم خیلی از مردم و مسافرین رو میدیدی که در حال خرید مایحتاج مورد نیاز سیل زدگان هستن. فروشندگان مغازه ها هم نهایت همکاری رو برای کم کردن قیمت انجام میدادند. اگه برخی مسئولین بلد نیستند وظایفشون رو به درستی انجام بدهند ، مردم بخوبی میدونند در این حوادث باید چگونه به یاری هم بشتابند و کسی رو تنها نذارند.


از طریق دوست ارجمندم جناب آقای میر در جریان ورود موج بارشی جدید به کشور قرار گرفتم. ظهر روز چهارم فروردین از گرگان خارج شدیم و در ترافیکی بسیار روان و شرایط خوب جاده ای ، نیمه شب به اصفهان رسیدیم.


امروز با بهت و حیرت خبر وقوع سیل در چندین منطقه از کشور رو دریافت کردم. صحنه های دردناک و تلخ وقوع سیل در دروازه قرآن شیراز رو دیدیم. هیچ چیز دردناکتر از این نیست که درد و رنج یه مخلوق خدا رو ببینی. اما در همین فیلمها هم ، رشادتهایی دیده میشه که دل و زبانت رو به تحسین وادار میکنه ؛ مثل صحنه ی نجات یه مادر و فرزند توسط آقایی در شیراز. ماشاءالله مرد زنده باشی پهلوان.


حجم عظیم بارشهای امسال بی تردید از نعمتهای خاص الهی است که در پس سالها خشکسالی به کشور ما رسید. اما حوادثی که روی داده بیش از هر چیز ناشی از بی تدبیری ، بی دقتی و بی مسئولیتی برخی مسئولین محلی و ملی است. این حوادث باید تمام مسئولین کشور در تمامی سطوح رو نسبت به وظایف خودشون هوشیار کنه. امیدوارم که اینگونه بشه.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش سئو ناهموار دهنه سر سفید رود شعر های باران خورده .... نکته ها و مفاهیم درسهایی از شیمی پایه اقامت از طریق ویزای کاری تجهیزات دندان پزشکی Catherine سایت مای خرید تنهایی های دختر تابستان